دیدن صحنه های شادی و جشن و پایکوبی مردم لیبی بار دیگر حسرت ازادی ایران از دست فاشیست اسلامی و بزرگترین حامی تروریست در جهان را بر دلشان گذاشته.
حکومت جمهوری اسلامی که سی و دو سال است قدرت را در ایران در دست دارد و کارنامه این رژیم سیاه ترین دوران تاریخی را بر جای گذاشته و جنایتهایی که این رژیم با ملت خود مرتکب شده است را در هیچ حکومتی در ایران حتی به روایت تاریخ مشاهده نکرده ایم تا جایی که دنیا این رژیم را شرور و حامی تروریسم جهانی میداند.
اما روی سخن من با رژیم نیست،با مردم ملتی است که ظلم این حکومت را به جان خریده و دلخوش به جریانی کرده است که خود حامی و سوپاپ اطمینان این رژیم میباشد.
در واقع تفاوت قیامهای کشورهای عربی که در چند ماه اخیر شاهد ان بودیم همه انها یا پیروز شده اند و یا در استانه پیروزی قرار دارند که امروز شاهد پیروزی مردم لیبی هم هستیم و چرا که انها میتوانند دیکتاتور را به زانو در اورند و به ازادی و دموکراسی سلام کنند اما ملت ایران کماکان در انتظار کمکهای غیبی ومعجزه است.
تونس،مصر و امروز لیبی توانست ،برای انکه هدفشان مشخص بود.همه با هم در یک نکته به توافق رسیده بودند که دیکتاتور باید برود و برای رسیدن به ان مهم هزینه دادند و در کنار هم ماندند و پس نکشیدند و لابی نکردند که دیکتاتور را اصلاح کنند چون به شعاری که میدادند معتقد بودند و در ان شک و چند دستگی به وجود نیامد.انها از مادیات و خوشیهای لحظه ای چشم پوشیدند،به اینده بهتر کشور و مردمان ان اندیشیدند و تنها راه ازادی برای وطنشان را به پیروزی مقابل رژیم حاکم بنا نهادند.
اگر به طور کلی هم مقایسه کنیم انها موانعی را که ایرانیان در پیش رو دارند را نداشتند و هرگز هم دنبال ان نرفتند چون خودشان حماسه ساز بودند و نیازی به تصمیم گیری دیگران برای هدفشان نداشتند.
اما ملت ایران که بزرگترین قیام انها را بعد از بهانه تغلب در انتخابات شاهد بودیم به زودی به انفعال و زوال رفت!!!
چرای این انفعال پر واضع است که خواسته یا نا خواسته دسیسه و یا غیر عمد گریبان ملت را گرفت.
اما نمیتوان به سادگی از کنار ان گذشت که این رفتار نمیتوانست چیزی جز نگه داشتن رژیم جمهوری اسلامی با اندکی تغییر در نفرات ان بوده،تا جایی که هدف مشخص نبود و عده ای برای اصلاح رژیم قدم برداشتند و به فکر منافع شخصی خود بودند تا اینکه به پست و مقام در همان سیستم دست یابند.
مردم ایران به شبکه های رادیو و تلوزیونی دل خوش کرده اند که توسط دولت امریکا و انگلیس تامین میشوند و در این شبکه ها وجود افراد با نفوذ و نزدیک به جمهوری اسلامی انکار ناپذیر است.شبکه های که به طور شبانه روزی فقط از یک جریان سیاسی در ایران سخن میگویند و چیزی جز جریان اصلاحات نیست.
مردم ایران که خود در فقر خبری به سر میبرند از طریق ماهواره سعی کرده اند کمی به اخبار داخل ایران دسترسی پیدا کنند که این شبکه ها مردم را نا امید کرده اند فقط خبرها از یک و یا دو حزب خاص در ایران بر روی انتن میرود که هدف ان بازگشت به دوان طلایی خمینی است! بازگشت به اصل قانون اساسی است!هدفی برای نابودی دیکتاتور که زیر سایه ولایت فقیه پنهان شده، وجود ندارد!!!
انها مانند ما ایرانیها اردشیر امیر ارجمندها نداشتند که باز هم برای شرکت در انتخابات این نظام شرط و شروط بگذارند،و یا انها را تهدید به اصلاح کند. چه چیز ان رژیم را این نفرات میخواهند با این شبکه های 24ساعته تغییر دهند.
امیر ارجمند ها را میتوانید هر روز در یکی از این شبه ها ببینید و شاهد خط قرمزهای انان باشید انان که جز گروههای محدو و نزدیک به خود حاضر نیستند با هیچ گروه سیاسی دیگر که شامل سکولارها و دموکراسی خواهان میباشد، مذاکره کنند.
عربها به جای اب بازی در پارکها و لایک زدن شوشول فرنود در فیسبوک سعی کردنداز همه شهرهای اطراف خود را به پایتخت دیکتاتور برسانند و قدرت را از او پس بگیرند.
عربها به جای اینکه48سال بگویند بر علیه مصدق کودتاه شد ویا نشده به این فکر کردند که چگونه طرفداران دو گروه مخالف را بر علیه دیکتاتور به توافق برسانند و تقسیم قدرت را بعد از نابودی رژیم حاکم موکول کردند.
عربها به جای اینکه بگویند بر روی بامهای منازل شبها فریاد الله اکبر سر دهید،خود را به خیابانها رساندند و دست در دست هم دادند و خواهان نابودی قاتلان مردم شدند.
انها چند کارشناس سبز نداشتند که مردم را دل خوش به بالابردن انگشتان خود به علامت پیروزی کنند در حالی که رژیم به طور مستقیم بر روی انها اتش میگشود و خون هموطنانمان را بر کف خیابان مشاهده میکردیم.
انها شورای غیبی راه امید سبزنداشتند که مانند سربازان گمنام رژیم اخوندی مشکوک باشند و جنبش مردم را با فراخوانهای بی هدف به زوال ببرند.
انها در داخل کشور دست به دست هم دادند و به جای اینکه دهها نفر توسط موبایلهایشان برای کشته شدن دیگران فیلم تهیه کنند و نظاره گر باشند،به کمک هم شتافتند تا روزهای شادی را فیلمبرداری کنند و جشن شادی را ثبت نمایند.
و در نهایت انها امام زاده انلاینهایی نداشتند که به جای اینکه مطالبشان بر علیه رژیم ملا ها باشد،اپوزسیون و غیر دینی ها و کسانی که به طور قطع خواهان دموکراسی هستند را خراب کنند وبکوبند.
در اخر فقط میگوییم و مینویسیم اما فقط برای یکبار نخواستیم هدفمان را با هم در میان بگذاریم و با تمامی این موانع برخورد قاطع کنیم. به این نتیجه برسیم که اول رژیم جمهوری اسلامی را نابود کنیم و بعد در مورد دولت اینده تصمیم بگیریم.
حکومت جمهوری اسلامی که سی و دو سال است قدرت را در ایران در دست دارد و کارنامه این رژیم سیاه ترین دوران تاریخی را بر جای گذاشته و جنایتهایی که این رژیم با ملت خود مرتکب شده است را در هیچ حکومتی در ایران حتی به روایت تاریخ مشاهده نکرده ایم تا جایی که دنیا این رژیم را شرور و حامی تروریسم جهانی میداند.
اما روی سخن من با رژیم نیست،با مردم ملتی است که ظلم این حکومت را به جان خریده و دلخوش به جریانی کرده است که خود حامی و سوپاپ اطمینان این رژیم میباشد.
در واقع تفاوت قیامهای کشورهای عربی که در چند ماه اخیر شاهد ان بودیم همه انها یا پیروز شده اند و یا در استانه پیروزی قرار دارند که امروز شاهد پیروزی مردم لیبی هم هستیم و چرا که انها میتوانند دیکتاتور را به زانو در اورند و به ازادی و دموکراسی سلام کنند اما ملت ایران کماکان در انتظار کمکهای غیبی ومعجزه است.
تونس،مصر و امروز لیبی توانست ،برای انکه هدفشان مشخص بود.همه با هم در یک نکته به توافق رسیده بودند که دیکتاتور باید برود و برای رسیدن به ان مهم هزینه دادند و در کنار هم ماندند و پس نکشیدند و لابی نکردند که دیکتاتور را اصلاح کنند چون به شعاری که میدادند معتقد بودند و در ان شک و چند دستگی به وجود نیامد.انها از مادیات و خوشیهای لحظه ای چشم پوشیدند،به اینده بهتر کشور و مردمان ان اندیشیدند و تنها راه ازادی برای وطنشان را به پیروزی مقابل رژیم حاکم بنا نهادند.
اگر به طور کلی هم مقایسه کنیم انها موانعی را که ایرانیان در پیش رو دارند را نداشتند و هرگز هم دنبال ان نرفتند چون خودشان حماسه ساز بودند و نیازی به تصمیم گیری دیگران برای هدفشان نداشتند.
اما ملت ایران که بزرگترین قیام انها را بعد از بهانه تغلب در انتخابات شاهد بودیم به زودی به انفعال و زوال رفت!!!
چرای این انفعال پر واضع است که خواسته یا نا خواسته دسیسه و یا غیر عمد گریبان ملت را گرفت.
اما نمیتوان به سادگی از کنار ان گذشت که این رفتار نمیتوانست چیزی جز نگه داشتن رژیم جمهوری اسلامی با اندکی تغییر در نفرات ان بوده،تا جایی که هدف مشخص نبود و عده ای برای اصلاح رژیم قدم برداشتند و به فکر منافع شخصی خود بودند تا اینکه به پست و مقام در همان سیستم دست یابند.
مردم ایران به شبکه های رادیو و تلوزیونی دل خوش کرده اند که توسط دولت امریکا و انگلیس تامین میشوند و در این شبکه ها وجود افراد با نفوذ و نزدیک به جمهوری اسلامی انکار ناپذیر است.شبکه های که به طور شبانه روزی فقط از یک جریان سیاسی در ایران سخن میگویند و چیزی جز جریان اصلاحات نیست.
مردم ایران که خود در فقر خبری به سر میبرند از طریق ماهواره سعی کرده اند کمی به اخبار داخل ایران دسترسی پیدا کنند که این شبکه ها مردم را نا امید کرده اند فقط خبرها از یک و یا دو حزب خاص در ایران بر روی انتن میرود که هدف ان بازگشت به دوان طلایی خمینی است! بازگشت به اصل قانون اساسی است!هدفی برای نابودی دیکتاتور که زیر سایه ولایت فقیه پنهان شده، وجود ندارد!!!
انها مانند ما ایرانیها اردشیر امیر ارجمندها نداشتند که باز هم برای شرکت در انتخابات این نظام شرط و شروط بگذارند،و یا انها را تهدید به اصلاح کند. چه چیز ان رژیم را این نفرات میخواهند با این شبکه های 24ساعته تغییر دهند.
امیر ارجمند ها را میتوانید هر روز در یکی از این شبه ها ببینید و شاهد خط قرمزهای انان باشید انان که جز گروههای محدو و نزدیک به خود حاضر نیستند با هیچ گروه سیاسی دیگر که شامل سکولارها و دموکراسی خواهان میباشد، مذاکره کنند.
عربها به جای اب بازی در پارکها و لایک زدن شوشول فرنود در فیسبوک سعی کردنداز همه شهرهای اطراف خود را به پایتخت دیکتاتور برسانند و قدرت را از او پس بگیرند.
عربها به جای اینکه48سال بگویند بر علیه مصدق کودتاه شد ویا نشده به این فکر کردند که چگونه طرفداران دو گروه مخالف را بر علیه دیکتاتور به توافق برسانند و تقسیم قدرت را بعد از نابودی رژیم حاکم موکول کردند.
عربها به جای اینکه بگویند بر روی بامهای منازل شبها فریاد الله اکبر سر دهید،خود را به خیابانها رساندند و دست در دست هم دادند و خواهان نابودی قاتلان مردم شدند.
انها چند کارشناس سبز نداشتند که مردم را دل خوش به بالابردن انگشتان خود به علامت پیروزی کنند در حالی که رژیم به طور مستقیم بر روی انها اتش میگشود و خون هموطنانمان را بر کف خیابان مشاهده میکردیم.
انها شورای غیبی راه امید سبزنداشتند که مانند سربازان گمنام رژیم اخوندی مشکوک باشند و جنبش مردم را با فراخوانهای بی هدف به زوال ببرند.
انها در داخل کشور دست به دست هم دادند و به جای اینکه دهها نفر توسط موبایلهایشان برای کشته شدن دیگران فیلم تهیه کنند و نظاره گر باشند،به کمک هم شتافتند تا روزهای شادی را فیلمبرداری کنند و جشن شادی را ثبت نمایند.
و در نهایت انها امام زاده انلاینهایی نداشتند که به جای اینکه مطالبشان بر علیه رژیم ملا ها باشد،اپوزسیون و غیر دینی ها و کسانی که به طور قطع خواهان دموکراسی هستند را خراب کنند وبکوبند.
در اخر فقط میگوییم و مینویسیم اما فقط برای یکبار نخواستیم هدفمان را با هم در میان بگذاریم و با تمامی این موانع برخورد قاطع کنیم. به این نتیجه برسیم که اول رژیم جمهوری اسلامی را نابود کنیم و بعد در مورد دولت اینده تصمیم بگیریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر